جزیره ی شعر

ساخت وبلاگ
 

ﭼﻪ ﺁﺭﺯﻭﻫـﺎ
ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻣَـﻦ
و ﺩﯾﮕﺮ ﻧـﺪﺍﺭﻡ .. !


اخوان_ثالث

جزیره ی شعر...
ما را در سایت جزیره ی شعر دنبال می کنید

برچسب : نگرانی, نویسنده : toodago بازدید : 192 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 13:40

امشب دلم خیلی گرفته خیلییی زیاداین اتفاق ناباورانه حالمو خیلی بد کرده، ازش پرسیدم حالتون؟ گفت خوبم، اما من خیلی بدبودم، مطئنم اونم خوب نبود، اما گفت خوبم، بعدش ی کم حرف زدیم، حالم خوب نشد، دلم بیشتر گرفت خداحافظی نکردم، فقط گفتم شبتون آروم بعدش نمیدونم چی شد،  گریه کردم خیلی  آخه حقش این نبود من همیشه ازاینکه خوشبخته خوشحال بودم، ی جور ایی خیالم راحت بود اما حالا اون احساس خوشبختی نمیکنه، ولی  ولی من یقین دارم اتفاقی که در شرف وقوعه به نفعشه، چون از خدا خیرشو خواستم، پس هرچی پیش بیاد خیر و صلاحش همونه... جزیره ی شعر...
ما را در سایت جزیره ی شعر دنبال می کنید

برچسب : سنگین, نویسنده : toodago بازدید : 212 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 13:40

داریم به ماه اسفند نزدیک میشیم

به ۱۰ اسفند

به میلاد من

پیشاپیش تولدم مبارک، 

امسال منتظر اتفاقهای خوبم، خوشحالم که ۹۵ داره تموم میشه، شاید با رفتنش  تنش های زندگی ام تمام شود.

جزیره ی شعر...
ما را در سایت جزیره ی شعر دنبال می کنید

برچسب : ماه, نویسنده : toodago بازدید : 218 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 13:40

الهی نگاهی .....

 

جزیره ی شعر...
ما را در سایت جزیره ی شعر دنبال می کنید

برچسب : حالمان,سامان,بخش, نویسنده : toodago بازدید : 228 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 13:40

امروز باتوکل به خدا و امید به آینده ،قالب وبلاگ را عاشقانه کردم تا بزودی از خبرهای خوب و سامان یافتن زندگی ام درکنار کسیکه دوستم می دارد و دوستش می دارم بنویسم.

به یاری پروردگار 

جزیره ی شعر...
ما را در سایت جزیره ی شعر دنبال می کنید

برچسب : قالب,جدید, نویسنده : toodago بازدید : 186 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 13:40

مردها تشنه روز مرد نیستند...مردها به یک روز قدردانی در سال نیازی ندارند ، مرد آفریده شده تا تکیه گاه شود نه متکی ، مرد به این حساس نیست که زن برادرش برای شوهرش چه خریده؟جوراب گرفته یا ساعت مچی طلا ...؟مرد برای لطافت و حسودی و چشم وهمچشمی نیامده ، مرد برای مبارزه آمده ،برای جهاد ، برای سماجت ، برای جنگ با غول زندگانی ، برای نبرد بی وقفه و بی انتها آمده ، برای به آرامش رساندن خانواده اش آمده ، برای شکسته شدن غرورش آمده...همینکه تبسم را بر لب زنش ببیند ، همینکه لبخند را برچهره دخترش ببیند ،همینکه پسرش بتواند پیش دوستانش سر افکنده نباشد ، همینکه خواهرش بتواند به او تکیه کند و مادرش با او درد دل کن جزیره ی شعر...
ما را در سایت جزیره ی شعر دنبال می کنید

برچسب : روز,پدر, نویسنده : toodago بازدید : 187 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 13:40

 

سالها .......

در پیله خودم میلولیدم

و مرا هراسی بود

از تغییر ......

از نو شدن

آرام  و ناخواسته پرت شدم

در آغوش توکل

و من  در پیله تنهایی خود .................

به امید  پروانه شدن

به انتظار بهار نشسته ام.................................

جزیره ی شعر...
ما را در سایت جزیره ی شعر دنبال می کنید

برچسب : تولدی,دوباره, نویسنده : toodago بازدید : 168 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 13:40